از ظاهر شاه تا غنی؛ رنگ یونیفورم دختران مکتبی چرا خاکستری و آبی نشد؟
درباره انتخاب لباس سیاه و چادر سپید در مکتب/مدرسه های دولتی دخترانه، تاریخ مشخصی ذکر نشده، اما مطابق روایت کتابهای تاریخ، با ایجاد اولین مکتب دخترانه توسط ملکه ثریا، خانم شاه امانالله خان، در سال ۱۲۹۹ خورشیدی، به تعداد چهل دانشآموز دختر که بهگونه رسمی مشغول آموزش بودند، چادر سپید، لباس سیاه و جوراب سیاه به تن میکردند. به همین ترتیب در نخستین سالهای ایجاد مکتبهای دخترانه، لباس سیاه و چادر سپید بهگونه یونیفورم برای دانشآموزان مکتب انتخاب میشود و با گذشت سالها و افزایش تعداد مکتبهای دخترانه در سطح شهر و ولایات، این دو رنگ، بهعنوان رنگ معارف در بین مردم جا میافتد.
با روی کار آمدن محمدظاهر شاه در سال ۱۳۱۲ خورشیدی، با آنکه نهضت زنان رنگ جدیدی به خود میگیرد، اما عده زیادی از خانوادههای سنتی، هنوزهم رفتن دختران به مکتب را تابو میدانند.
خانم سیما که اکنون در آستانه ۶۶ سالهگی قرار دارد، در زمان ظاهرشاه از مکتب رابعه بلخی فارغ شده است. به گفته خانم سیما، در آن سالها به خاطر سنتهای حاکم در مناطق مختلف کشور، کمتر دختران اجازه داشتند به مکتب بروند. به گفته او، یکی از دلایلی که اکثریت خانوادههای سنتی اجازه نمیدادند دخترانشان به مکتب بروند، نوع پوشش یونیفورم مکتب بود.
در آن سالها که یونیفورم دختران مکتب پیراهن دامندار سیاه کوتاه با جوراب و چادر سپید بود، بیشترین خانوادهها این لباس را غیراسلامی میدانستند و به همین دلیل دخترانشان را اجازه نمیدادند که به مکتب بروند.
در سالهای بعدی پس از دوره ظاهر شاه، یونیفورم مکتب دخترانه رفتهرفته با حفظ رنگ قبلی، ظاهراً شکل چپن را به خود میگیرد. دختران مکتبهای دولتی سالهای متواتر از این رنگها بهعنوان یونیفورم مکتبشان استفاده میکنند، تا اینکه در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، شمار زیادی از دانشآموزان مکتبها، به دلیل اینکه سیاه رنگ غمانگیز است و این رنگ در فصل گرما بیشترین حرارت آفتاب را جذب میکند، خواهان تغییر رنگ یونیفورمشان میشوند.
یک مدت طولانی بحثهای داغی بین مردم بهویژه فعالان جامعه مدنی در این ارتباط شکل میگیرد، تا اینکه به تاریخ ۱۸ دلو ۱۳۹۵ شورای وزیران فیصله میکند که رنگ یونیفورم دانشآموزان مکتبهای دخترانه در شهر و ولایات از رنگ سیاه به آبی و خاکستری تغییر کند.
اکنون که از فیصله شورای وزیران حدود شش سال سپری شده است، هنوزهم یونیفورم دختران مکتب به رنگ سیاه است.
ملیحه حبیب، یکی از استادان لیسه متوسطه وزیر محمداکبر خان، در این مورد به روزنامه ۸صبح میگوید: «شش سال قبل مطابق لایحه وزارت معارف در لیسه وزیر محمداکبر خان نیز قرار بر این شده بود که رنگ لباس دختران دانشآموز مطابق رنگهای تعیین شده، از سیاه به آبی و خاکستری تغییر کند. این تصمیم که خیلی جدی به نظر میرسید، بعضی دانشآموزان با علاقهمندی خاصی مطابق رنگهای تعیین شده برای خود یونیفورم تهیه کردند، اما پیش از تطبیق شدن این لایحه بالای تمام دانشآموزان، این تصمیم فروکش کرد و دوباره اعلان شد که باید یونیفورم دانشآموزان دختر به همان رنگ قبلیاش باقی بماند. به باور ملیحه حبیب، اگر وزارت معارف با یک نظم خاص موفق به تبدیل رنگ سیاه که برای بیشتر دانشآموزان قابل تایید نیست و در فصل تابستان بیشترین حرارت را جذب میکند، بعد از سالها فراز و نشیب، در قسمت آموزش یک تغییر مثبت بود؛ اما بنا بر بینظمیای که این تغییر رنگ برای خانوادهها و مکتبها ایجاد کرده بود، وزارت معارف نخواست این بینظمی را نظم ببخشد و آنها بدون هیچ زحمتی، رنگ سیاه را که گویا این رنگ، یک رنگ قبول شده و جا افتاده در بین مردم است، دوباره تایید کردند.»
در همین حال نجیبه آرین، سخنگوی وزارت معارف، به روزنامه ۸صبح میگوید: «با آنکه تغییر رنگ لباس دانشآموزان دختر به تاریخ ۱۸ دلو ۱۳۹۵ از طرف شورای وزیران تایید و فیصله شده بود و روی لایحه آن که رنگ سیاه در تمام مکاتب شهر و ولایات به رنگهای آبی و خاکستری تغییر کند، کارهایی نیز صورت گرفت، اما زمانی که مطابق فیصله شورای وزیران، وزارت معارف از خانوادهها نظرسنجی کرد. بیشتر خانوادهها به دلیل مشکلات اقتصادی و عدم دسترسی به رنگها، که در کل نظریههایشان بعد اقتصادی داشت، فیصله این شورا را نپذیرفتند. کابینه هم بعد از رایزنیهای وزارت معارف مجبور شد از فیصله قبلی خود صرف نظر کرده و مطابق خواست خانوادههای دانشآموزان، لباس سیاه و چادر سفید را که برای بیشتر از خانوادهها قبول شده است، دوباره تایید کند.»
مروه در صنف دهم لیسه عالی رخشانه درس میخواند. او که رنگ سیاه یونیفورم مکتبش را نمیپسندد، به همین دلیل بارها از خانوادهاش تقاضا کرده است که او را به یکی از مکاتب خصوصی تبدیل کند. مروه که با پوشیدن لباس سیاه حس دلتنگی برایش دست میدهد، گویا یونیفورم سیاه مکتبش او را در فضای سیاه و محدود قرار میدهد. به گفته او، در کشوری که همیشه سیاهی بر سپیدی چیرهگی داشته است، اگر حداقل این تاریکی و سیاهی از لباس دانشآموزان دختر برداشته میشد، خیلی خوب بود.
زهرا، یکی دیگر از دانشآموزان صنف یازدهم لیسه عالی رخشانه، میگوید به خاطر نگرانیای که او نسبت به اوضاع نابهسامان کشور دارد، رنگها در زندهگی او کاملاً مفهومش را از دست داده است و او نمیتواند در هیچ رنگی آرامشش را جستوجو کند.
در همین حال زکریا بارکزی، روانشناس، میگوید در مکاتب دخترانه همینگونه که رنگ سیاه معنا و مفهوم خود را پیدا کرده و ذهن عامه را به خود جلب کرده است، اگر دفعتاً به عوض این رنگ، رنگهای دیگری جاگزین شود، مشکلات فرهنگی و روانی را در قبال خواهد داشت.
به باور آقای بارکزی رنگها در آموزش دانشآموزان نقش اساسی دارد. او میگوید اگر وزارت معارف این تغییرات را از رنگ صنف، میز و وسایل آموزشی دانشآموزان شروع کند، بالاخره به مرور زمان تغییر رنگ لباس شاگردان نیز امکانپذیر خواهد شد. به گفته وی، رنگها به صفت محرک در یادگیری دانشآموزان تاثیر عمیق میگذارد و انسانها به خاطر بالقوه بودن نماد زندهگی خود، مطابق میل خود به رنگها مفهوم روانی میدهند.
از جانب دیگر محمدموسی فریور، جامعهشناس، میگوید که اکنون دانشآموزان مکتبهای افغانستان در فضای نامصون قرار دارند و آنها بیشتر از هر تغییری شدیداً به تغییر امنیتی نیازمندند.