کشتی نرم غنی و واشنگتن
نگاه نو_ سفیر ایالات متحده در سفری که به مزار شریف داشت، بار دیگر اعلام کرد که اولویت واشنگتن در افغانستان حل سیاسی جنگ است نه انتخابات. دونالد ترمپ رییسجمهور ایالات متحده میخواهد که قبل از اولین یکشنبهی ماه نوامبر سال ۲۰۲۰ روند حل سیاسی جنگ افغانستان آغاز شود و به جایی برسد. این امر ضرورتهای انتخاباتی او را برآورده میکند. ۲۰ سالهگی جنگ افغانستان نزدیک است و به همین دلیل این جنگ به بحث داغ انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده بدل شده است. در انتخابات درونحزبی حزب دموکرات ایالات متحده بحث انتخابات بسیار داغ است. حتا دختر جو بایدن یکی از نامزدان مطرح حزب دموکرات در مورد جنگ افغانستان اظهار نظر کرده است. رهبران پرنفوذ حزب جمهوریخواه از جمله سناتور لیندسی گراهام نیز اوضاع افغانستان را زیر نظر دارند. نهادهای مختلف امریکایی هم نظرات خاص خودشان را در مورد جنگ افغانستان دارند. این اظهار نظرها تاثیرات خودش را روی بخشی از افکار عمومی امریکا گذاشته است و ترمپ ناگزیر است که در انتخابات سال ۲۰۲۰ در چارچوب دید درازمدتی که برای اقتصاد و امنیت امریکا دارد، ختم جنگ افغانستان را نیز جا دهد. کاهش شدید حضور نظامی امریکا در افغانستان و صرفهجویی مالی موضوعی است که ترمپ میتواند روی آن در انتخابات امریکا مانور دهد. کاهش شدید حضور نظامی امریکا در اینجا هم زمانی ممکن است که حل سیاسی جنگ کلید بخورد و تا نوامبر سال ۲۰۲۰ پیشرفتهایی در این زمینه حاصل شود. به همین دلیل است که برای سفیر خلیلزاد، سفیر جانبس و مایک پومپیو، کلید زدن حل سیاسی جنگ افغانستان بیشتر از هر چیز دیگری اهمیت دارد. به همین دلیل است که سفیر ایالات متحده بار دیگر تاکید میکند که برای واشنگتن حل سیاسی جنگ در اولویت است، نه چیز دیگر.
حال دیگر واضح شده است که موافقتنامهی پایان جنگ امریکا با گروه طالبان نهایی شده است و تا چند روز بعد دو طرف آن را به اطلاع عموم میرسانند. سفر غیر مترقبهی محمداشرف غنی رییسجمهور به عربستان هم میتواند بیربط به این موضوع نباشد. شاید در آنجا به تفصیل در این مورد به آقای غنی معلومات داده شود. بحث محوری این است که برای محمداشرف غنی رییسجمهور و دیگر موتلفان سیاسیاش، انتخابات ریاست جمهوری در اولویت است، ولی برای واشنگتن حل سیاسی جنگ و خاموشی تفنگها. اما دو طرف به یک نحوی به همدیگر ضرورت دارند. محمداشرف غنی بدون حمایت ایالات متحده انتخابات ریاست جمهوری را نمیتواند برگزار کند. در گذشته ایالات متحده و سازمانهای بینالمللیای که بر آن نفوذ داشتند، برای انتخابات افغانستان وجههسازی میکردند. صرف کمکهای مالی و فنی برای انتخابات افغانستان بسنده نیست. وقتی نتیجهی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان رسمیت جهانی مییابد که واشنگتن و سازمانهای بینالمللی به آن وجههای بخرند. تا حال برای انتخابات آتی ریاست جمهوری افغانستان آن طوری که لازم است، وجههسازی صورت نگرفته است. حل سیاسی جنگ و توافق جامع با طالبان هم به حمایت آقای غنی نیاز دارد. آقای غنی در رأس حکومت افغانستان قرار دارد. دولت افغانستان بر مبنای قوانین بینالمللی مشروعیت دارد. هیچ دولتی نتوانسته است مشروعیت آن را انکار کند. افغانستان به عنوان یک دولت مشروع، بر مبنای قانونش یک جمهوری است و حکومت هم نهاد مشروع همین جمهوری. هر نوع توافقی با طالبان که حکومت مشروعیت آن را تایید نکند، به مشکل بر میخورد.
اما تمام بازیگران خارجی به شمول ایالات متحده هم محاسباتشان را دارند. شاید محاسبهی بازیگران خارجی این است که در صورت برگزاری انتخابات و پیروزی آقای غنی، روند حل سیاسی آن طوری که واشنگتن و دیگر بازیگران میخواهند کلید نخورد. طالبان از همین حالا میگویند که با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مخالفاند. یکی از مذاکرهکنندهگان آنان گفته است که برگزاری انتخابات به معنای دوام جنگ است. آنان به احتمال زیاد برقراری آتشبس و برخی از امتیازها را موکول به تأخیر در برگزاری انتخابات کنند. اگر انتخابات ریاست جمهوری برگزار گردد و آقای غنی برندهی آن اعلام شود، بعید نیست که ایشان حل سیاسی جنگ را بر مبنای شرایطی که خود دارد، مسیر بدهد. آقای غنی در سال ۲۰۰۷ مقالهای در مورد چگونهگی پایان منازعه و حل سیاسی جنگ نوشته است. ایشان پالیسی خود را بر مبنای یافتههای همان مقاله تنظیم کرده است. در آن مقاله صلحسازی و پایان جنگ یک امر درازمدت خوانده میشود. محمداشرف غنی در سخنرانی ماه فبروری سال ۲۰۱۸ در نشست پروسهی کابل و سخنرانیاش در نشست ژنیو در ماه نوامبر آن سال نیز به بسیار صراحت گفت که حل منازعه، ثباتسازی و پایان جنگ افغانستان به پنج سال زمان نیاز دارد و اگر روند مطابق طرح او آغاز نشود، صلح به دست آمده، شکننده خواهد بود. او همیشه میگوید که صلح شکننده و ناپایدار را قبول ندارد. باور آقای غنی بر این است که اگر رییس دولت مشروعیت انتخاباتی نداشته باشد، آن حکومت صلاحیت حقوقی و اخلاقی برای مذاکره و امتیازدهی به جانب دیگر را ندارد. روشن است که گروه طالبان صلحی نمیخواهد که مدنظر آقای غنی است. واشنگتن هم به دلایل سیاسی و انتخاباتی خیلی عجله دارد. طالبان و حامیان خارجیشان از شتاب واشنگتن بهرهبرداری حد اکثری میکنند. بعید نیست که طالبان در نشست اسلو شماری از سیاستمداران را با خود همسو کنند و در بدل امتیاز آتشبس و بحثهای دیگر خواستار تأخیر انتخابات شوند. روشن است که با تأخیر انتخابات، بحث تشکیل ادارهی انتقالی و آغاز روند حل سیاسی قوت میگیرد. سخنگویان غیر رسمی و حامیان طالبان هم تاکید میکنند که سرآغاز روند حل سیاسی و مصالحه باید ایجاد یک حکومت انتقالی مشارکتی باشد که در آن نمایندهگان طالبان هم حضور داشته باشند. اگر حوادث به آن سمت مسیر یابد، روشن است که آقای غنی ربط خود را با سیاست افغانستان از دست میدهد.
به نظر میرسد که محاسبهی رییسجمهور غنی این است که در صورت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، در همان دور اول برنده میشود. بر مبنای آمار کمیسیون مستقل انتخابات نُهونیم میلیون شهروند برای رأیدهی در انتخابات ریاست جمهوری نامنویسی کردهاند. اما نهادهای ناظر بر انتخابات به این باور اند که چیزی حدود سهونیم میلیون نام یا مشکل دارد، یا درست ثبت نشده است و یا بیخی خیالی است. بنا بر این مجموع رأیدهندهگان شش میلیون است. اگر سطح مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری را ۵۰ درصد در نظر بگیریم، آقای غنی برای برنده شدن به یکونیم میلیون رأی نیاز دارد. ایشان حتماً به این باور اند که یکونیم تا دو میلیون رای را به دست میآورند. ولی ایالات متحده شاید به این باور باشد که در صورت برگزاری انتخابات و پیروزی غنی طالبان مذاکره نمیکنند و به جنگ دوام میدهند، در آن صورت واشنگتن دو راه خواهد داشت، یا باید نیروهای خود را فرابخواند و تمامی کمکها را قطع کند و یا پنج سال دیگر وضع موجود را ادامه دهد. فراخوانی نیروهای خارجی و قطع کمکها به احتمال زیاد افغانستان را به سال ۱۳۷۱ میبرد. این سناریو برای واشنگتن در وضعیتی که ترمپ انتخابات ریاست جمهوری در پیشرو دارد، قابل قبول نیست از طرف دیگر ترمپ تحمل وضع موجود آن هم برای یک مدت طولانی را ندارد. روشن نیست که آقای غنی و واشنگتن چگونه و به چه صورتی تفاهم خواهند کرد.