درخشیدن از میان محدودیت‌ها؛ شفیقه محمدی در مسابقات کامبت‌گیمز به مقام سوم رسید

✍️ بهنیا

شفیقه محمدی، ورزش‌کار ساواته افغانستان، دختری که از میان محدودیت‌های نفس‌گیر بساطش را برچیده و راهی دیار غربت شده بود، از آن ‌جا در مسابقات جهانی کامبت‌گیمز شرکت کرده و مدال برنز کسب کرده است. او در این مسابقه که از تاریخ ۲۰ تا ۳۰ اکتوبر در شانزده رشته ورزشی در کشور عربستان سعودی برگزار شده بود، از طریق ریاست فدراسیون ساواته افغانستان و با حمایت یکی از استادانش به نماینده‌گی از ورزش‌کاران دختر افغانستان شرکت کرده و در وزن ۵۲ کیلوگرام با هشت حریفش از کشورهای مختلف جهان مبارزه کرده است. او در این مسابقه حریف رومانیایی خود را ۰-۳ شکست داده و در رده سوم قرار گرفته است. شفیقه مدال برنز این مسابقه جهانی را در حالی به‌دست آورده است که در ایران با چالش‌ها و محدودیت‌های فراوانی روبه‌رو است. او این دستاورد را در شرایطی که زنان و دختران افغانستان از ابتدایی‌ترین حقوق‌شان محرومند، دستاورد بزرگ خوانده و می‌گوید که به کسب مدال برنز اکتفا نکرده و به‌خاطر دختران بازمانده از تحصیل و ورزش در مسابقه‌های آینده شرکت خواهد کرد و این بار مدال طلا را به‌نام همه‌ دختران افغانستان خواهد گرفت.

شفیقه محمدی، ورزش‌کار ۲۰ ساله‌ از ولایت/استان غزنی است. او با حمایت خانواده‌اش در برابر جامعه سنتی جنگیده و به مدت پنج سال در رشته ورزشی ساواته در افغانستان کار کرده است. او پیش از حاکمیت امارت اسلامی دستاوردهای خوبی در این عرصه داشته است. پس از قدرت‌گیری امارت اسلامی در افغانستان، همانند بسیاری از دختران ورزش‌کار از ادامه حرفه‌اش باز مانده و راهی ایران شده است. او در حالی در مسابقه جهانی کامبت‌گیمز شرکت کرده است که در ایران با چالش‌ها و محدودیت‌های فراوانی دست‌وپنجه نرم می‌کند و در آن ‌جا نیز به‌گونه درست تمرین کرده نمی‌تواند.

پس از روی کار آمدن حکومت سرپرست و محدودیت‌های شدید شغلی، تحصیلی و مدنی زنان وضع شد، شفیقه و همرزمانش از ادامه ورزش باز می‌مانند. او و سایر دختران ورزش‌کار پس از سال‌ها زحمت و عرق ریختاندن، خانه‌نشین شده و مدتی از دنیای ورزش دور می‌مانند؛ اما شفیقه به دلیل علاقه شدیدی که به حرفه‌اش دارد، بساط ورزشی‌اش را از باشگاه به خانه انتقال داده و خانه‌اش را تبدیل به محل تمرین می‌کند. او و دوستانش به‌گونه مخفی مدت شش ماه در خانه تمرین می‌کنند، اما تجمع دختران علاقه‌مند به ورزش سبب می‌شود تا افراد نیروهای امنیتی از آن مکان نیز آگاه شوند و آنان را به کلی از ورزش باز دارند. این محدودیت‌های روزافزون و نفس‌گیر او را وا می‌دارد تا کشورش را ترک کند و راهی دیار غربت شود. او در آن‌ جا نیز تلاش می‌کند تا ورزش را ادامه دهد و به اهدافش که مبارزه با ساواته‌کاران جهان است، برسد؛ اما ایران نیز مکان خوبی برای پیشرفت افغان‌ها نیست. او رویاهایش را با خود به آن ‌جا برد تا با یکدیگر همسفر باشند و راه تحقق آرزوهایش را دریابد؛ اما تلاشش بیهوده بود، زیرا ایران پس از قدرت‌گیری امارت اسلامی و مهاجرت غیرقانونی صدها شهروند افغان‌، علیه مهاجران پالیسی سخت‌گیرانه وضع کرده است. به همین دلیل، مقامات این کشور زمینه پیشرفت افغان‌ها را محدود کرده‌اند.

او پس از مهاجرت به ایران، مصروف مشقت‌های زنده‌گی می‌شود و اندکی از دنیای ورزش فاصله می‌گیرد؛ اما برگزاری مسابقه جهانی کمبت‌گیمز بار دیگر او را در مسیر اهدافش قرار می‌دهد. او از برگزاری این مسابقه از طریق یکی از استادانش آگاه می‌شود و بنابر شایسته‌گی‌اش، فدراسیون ساواته افغانستان اسم او را به‌عنوان ورزش‌کار دختر در این مسابقه ثبت می‌کند. شفیقه از این که توانسته بود پس از مدت‌ها در این مسابقه اشتراک کند، از خوشی دست از پا نمی‌شناسد و برای آماده‌گی در این مسابقه به مربی‌های ایران مراجعه می‌کند. او از مربی‌های ایرانی می‌خواهد تا برای خوب درخشیدن و بُرد در مسابقه با او تمرین کنند؛ اما مربی‌های آن کشور از او در برابر کارشان تقاضای پول گزاف می‌کنند. می‌گوید: «با این که امیدی نداشتم و از رفتار سرکوب‌گرانه مردم این کشور با مهاجران افغان همه چیز را درک کرده بودم، تلاش کرده و درخواست کمک کردم، اما آنان از من تقاضای پول چند برابر کردند و گفتند که برای مسابقه باید صنف خصوصی بگیرم. به همین دلیل نتوانستم مقدار پولی را که آنان خواسته بودند پرداخت کنم. با این که باخبر بودند قرار است در یکی از بزرگ‌ترین مسابقه‌های جهانی شرکت ‌کنم، هیچ نوع همکاری با من نکردند. تنها راهی که برایم مانده بود پیدا کردن یکی از دوستانم بود که او نیز عضو فدراسیون ساواته افغانستان بود و چندی می‌شد به ایران آمده بود. با او تماس گرفتم و خواستم هرچه زودتر بیاید و با من تمرین کند، چون فقط ده روز به اشتراک در مسابقه مانده بود و من باید سخت و فشرده تمرین می‌کردم. درخواستم را قبول کرد و آمد؛ اما این بار با چالش دیگری برخوردیم، چون جایی برای تمرین نداشتیم. تنها مکانی که به ذهن ما رسید پارک‌های ایران بود. به‌خاطری که آن جا یگانه جایی بود که می‌توانستیم تمرین کنیم. تصمیم گرفتیم با وجود همه سختی‌ها و توهین‌هایی که قرار بود از سوی ایرانی‌ها متحمل شویم، سخت تمرین کنیم و من برای مسابقه آماده شوم.» او برای پیروز شدن در مسابقه از هیچ تلاشی دریغ نمی‌ورزد و با وجود نداشتن مربی و سرکوب‌ها و رفتارهای مضحک ایرانیان به تمرینش ادامه می‌دهد و پس از تمرین‌های سخت راهی عربستان سعودی می‌شود.

او در این مسابقه به‌عنوان ورزش‌کار دختر از افغانستان و کسی که از میان محدودیت‌های طالبان با روحیه و قلب شکسته کشورش را ترک کرده و از دیار غربت برای بلندکردن پرچم سه رنگ کشورش شرکت کرده بود، در برابر ورزش‌کاران هشت کشور مبارزه می‌کند و برنده مدال برنز می‌شود. کسب مقام سوم در این مسابقه اگرچه برایش بسنده نیست، اما خودش را خوش‌شانس می‌داند که توانسته است از کشوری که دخترانش حتا از ابتدایی‌ترین حقوق‌شان محرومند و اجازه رفتن به دانشگاه، مکتب و ورزشگاه را ندارند، مدال برنز کسب کند و لبخند روی لبان هم‌نسلانش بیاورد.

شفیقه منحیث دختر افغان که محروم از حق ورزش است؛ دختری که برای درخشیدن در عرصه ورزش ساواته ابتدا با جامعه سنتی کشورش و حالا با گروه زن‌ستیز طالبان درگیر است و هنوز تسلیم نشده، از جامعه جهانی و نهادهای حامی ورزش‌کاران می‌خواهد تا دختران ورزش‌کار افغانستان را که از ورزش باز مانده‌اند، فراموش نکنند.