نه غنی، امین است، نه امریکا شوروی
نگاه نو_ جنگ در اطراف کابل تشدید یافته است. طالبان در جلریز، روستاهای متصل به شرق کابل و دهکدههای دوردست مربوط به قرهباغ در کوهدامن، عملیاتشان را تشدید کردهاند. این عملیات، بخشی از تلاشهای نظامی طالبان برای به زانو درآوردن کابل است.
براساس «استراتژی قتل با هزار زخم»، به زانو درآوردن کابل از طریق محاصرهی امنیتی شهر، تخریب جریان عادی ترافیک در شاهراهها و عملیاتهای سبوتاژِی در داخل شهر، کلید پیروزی شورشگری است. استراتژی قتل با هزار زخم توسط آیاسآی در شروع دههی هشتاد میلادی برای به زانو درآوردن ارتش سرخ در افغانستان طراحی شده بود و امروز هم طالبان همان استراتژی را برای زمینگر کردن ناتو و فلج کردن دولت افغانستان به کار میبرند. تشدید جنگ در اطراف شهر و عملیاتهای انتحاری و سبوتاژی در داخل کابل، به این هدف صورت میگیرد که در نهایت مردم عام به تنگ بیایند و علیه نهادهای دولتی بشورند و آنان را به تسلیمی وادار سازند. هزینهی محاصرهی شهر و عملیاتهای انتحاری و انفجاری را در نهایت مردم عام میپردازند. گروههای مثل طالبان و داعش از طریق ارعاب مردم عام میخواهند به اهداف سیاسی و ایدیولوژیک خود برسند.
در وضعیتی که آقای غنی، رییس جمهور کنونی، به برگزاری انتخابات و مذاکره با طالبان از موضع رییس یک حکومت انتخابی اصرار دارد، طالبان بیش از هر وقت دیگر تلاش میکنند که حلقهی محاصرهی شهرها را تنگتر کنند.
طالبان به احتمال زیاد در نشست اسلو خواستار تأخیر در برگزاری انتخابات در بدل آتشبس خواهند شد. سخنگویان آنان به طور غیررسمی به برخی از رسانهها از جمله رویترز گفتهاند که پس از امضای توافق با امریکا هم این گروه با نیروهای دولتی افغانستان به جنگ ادامه میدهد. آنان به صراحت گفتهاند، از امریکا خواستهاند که پس از امضای توافق با این گروه، از نیروهای امنیتی افغانستان در برابر جنگجویان طالب حمایت نکند. این موضعگیری هم بخشی از جنگ روانی طالبان است. به احتمال زیاد آنان در نشست اسلو هم از همین موضوع به مذاکره آغاز میکنند و خواستار تأخیر در برگزاری انتخابات در صورت مذاکره میشوند. سخنگویان غیررسمی گروه طالبان هم بارها گفتهاند که از نظر آنان برگزاری انتخابات به معنای تمدید جنگ برای یک دورهی پنجساله است.
در مذاکرت اسلو سه طرف اصلی شرکت میکنند: یک طرف طالبان است، طرف دیگر حکومت و طرف سومی هم نمایندهگان احزاب و چهرههای سیاسی. طالبان انتظار دارند که با نمایندهگان احزاب و چهرههای سیاسی موضع مشترک پیدا کنند. هم طالبان مخالف برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هستند و هم برخی از احزاب و چهرههای سیاسی. بسیاری از سیاستمداران کابلنشین به این باور اند که اگر انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود، محمداشرف غنی برندهی قطعی آن است. دیگر نامزدان انتخابات ریاست جمهوری تا حال به صورت جدی دست به کمپین هم نمیزنند. دستهی انتخاباتی محمدحنیف اتمر از صحنهی کمپین انتخابات ریاست جمهوری کنار رفت. این واقعیتها طالبان را امیدوار ساخته است که موضعشان را با مواضع نمایندهگان احزاب و چهرههای سیاسی همآهنگ کنند. نگرانی طالبان از این ناحیه است که آقای غنی در ترکیب هیأت مذاکرهکنندهی نشست اسلو بیشتر طرفداران خود را بگنجاند و احزاب سیاسی و چهرههای مخالف انتخابات در آن کم باشد. شاید به همین دلیل بود که یکی از مذاکرهکنندهگان طالب در یادداشتی از اعلام نشدن نامهای کسانی که از کابل برای مذاکره به دوحه میروند، انتقاد کرد.
روشن است که محمداشرف غنی، رییس جمهور، هم نگرانیهای جدی دارد. نگرانی عمدهی او این است که طالبان با احزاب سیاسی و برخی از سیاستمداران در نشست اسلو زبان مشترک پیدا کنند. اگر نمایندهگان احزاب و برخی از چهرههای سیاسی قبول کنند که در بدل آتشبس انتخابات برگزار نشود، صدمهی بزرگ سیاسی به آقای غنی وارد میشود. در صورتی که انتخابات برگزار نشود، بقای سیاسی آقای غنی زیر سوال میرود. اگر انتخابات به امید برقراری آتشبس برگزار نشود، روشن است که طالبان در نشستهای آتی خواستار تشکیل ادارهی موقت مشارکتی و یک توافق شبیه سازشنامهی بن ۲۰۰۱ میشوند. چنین چیزی به عمر سیاسی محمداشرفغنی پایان میدهد. تردیدی نیست که آقای غنی نگرانیهای خیلی مشروع در مورد ارزشهای جمهوری و بقای نظام نیز دارد. نگرانی دیگر آقای غنی این است که طالبان و نمایندهگان احزاب با شماری از چهرههای سیاسی روی تأخیر در برگزاری انتخابات و مسایلی مثل آتشبس به توافق برسند و بعد قدرتهای بزرگ از این توافق حمایت کنند. روشن است که ایالات متحده بسیار عجله دارد. ترمپ در نوامبر سال ۲۰۲۰ انتخابات در پیش دارد و ناگزیر است که در آن انتخابات در مورد افغانستان چیزی برای عرضه کردن داشته باشد. اگر تا آن زمان حل سیاسی جنگ افغانستان به جایی نرسد، ترمپ نمیتواند پایان جنگ طولانی افغانستان را به رأیدهندهی امریکایی بفروشد. سفیر ایالات متحده در کابل بسیار صریح گفته است که برای واشنگتن پایان جنگ در اولویت است، نه چیزی دیگر. بنابراین بسیار بعید نیست که ایالات متحده از توافق احتمالی طالبان، احزاب سیاسی و شماری از چهرههای سیاسی مبنی بر برگزار نشدن انتخابات در بدل توقف خشونت، حمایت کند. این چیزی است که آقای غنی سخت در مورد آن نگران است. ولی روشن است که نه آقای غنی میتواند بدون حمایت امریکا انتخابات ریاست جمهوری را برگزار کند و نه واشنگتن میتواند بدون جلب موافقت غنی روند حل سیاسی جنگ را راه بیندازد. دو طرف باید در جاهایی با هم همکاری کنند. همان طوری که نگارنده یک بار دیگر هم نوشته بود، نه اشرفغنی امین است و نه امریکا، شوروی که با فرستادن نیروهای ویژه به ارگ و سازماندهی کودتا مشکل حل شود. دو طرف ناگزیر اند که در جایی باهم تفاهم کنند. روشن نیست که این تفاهم چگونه و به چه صورتی حاصل خواهد شد.
از صفحه هشت صبح