حکومت سرپرست چگونه ایجاد میشود؟
شفافیت انتخابات و فراگیر بودن آن، همواره از دغدغههای اساسی نامزدان شرکتکننده در انتخابات بوده و در آینده نیز خواهد بود.
نگاه نو_ سیدحسن عالمی
شفافیت انتخابات و فراگیر بودن آن، همواره از دغدغههای اساسی نامزدان شرکتکننده در انتخابات بوده و در آینده نیز خواهد بود. تمام نامزدان سعی دارند تا بتوانند از آرای مردم که به آنها تعلق گرفته، به حیث یک امانت حراست کنند. آنان برای تعمیل انتخاب رأیدهندهگان، نظارت بر روندهای انتخاباتی را از مسوولیتهای خویش میدانند. از این رو، ارایه راهکارهای عملی برای برگزاری انتخابات پسندیده، به گونهای که شفافیت و فراگیری آن مورد پذیرش باشد، بخشی از مشارکت تیمهای انتخاباتی در روند انتخابات است و قابل قدر از سوی همهگان خواهد بود. در همین راستا، در انتخابات ولسیجرگه ۱۳۹۷، نامزدان مستقل، احزاب و حکومت طرحهای مختلفی را پیشکش کردند؛ از نحوه گزینش کمیشنران گرفته تا ابزارهای الکترونیک رأیدهی. انتخابات ولسیجرگه با تمام چالشها و نارساییهایی که به همراه داشت، سرانجام به پایان رسید و ولسیجرگه دوره هفدهم به کار آغاز کرد. مشکلات موجود در این انتخابات، نامزدان ریاست جمهوری را بر آن داشت تا روی ابتکاراتی به منظور برگزاری بهتر انتخابات غور کرده و طرحهایی را پیشکش کنند. یک طرح پیشکش شده، با اتکا بر هدایت قانون اساسی مبنی بر ختم دوره کاری حکومت در اول جوزای سال پنجم پس از انتخابات، تشکیل «حکومت سرپرست» و عهدهداری امور از سوی آن است. این طرح از سوی شورای نامزدان ریاست جمهوری ارایه شده که ۱۲ تیم انتخاباتی در آن عضویت دارند. مفکوره حکومت سرپرست با واکنشهایی از سوی ریاست جمهوری، معاون دوم رییس جمهور، نهادهای مستقل، حقوقدانان و… مواجه شده است؛ اما با وجود اینکه مردم در مسایل سرنوشتساز، پیگیر قضایا میباشند، این طرح را جدی نگرفتهاند و فضای صفحات اجتماعی دال بر این مدعا است. پیش از اعلام این طرح، قوه قضاییه کشور و استرهمحکمه به تداوم کار حکومت کنونی تا پس از برگزاری انتخابات و اعلام نتایج آن، فیصله کرده بود، که در واقع میتوان گفت یک یادآوری بود به آنچه در انتخاباتهای قبلی ریاست جمهوری و پارلمانی اتفاق افتاده است و همهگی به یاد دارند.
اینکه آبشخور اصلی طرح حکومت سرپرست کجا است و چرایی به وجود آمدن آن چیست، نیاز به تفحص بیشتری دارد که در این مقاله نمیگنجد. این قلم قصد دارد چند سؤال که پیرامون این طرح به ذهنش رسیده را شریک سازد.
۱. حکومت سرپرست توانایی رسیدهگی به چالشها حین برگزاری انتخابات را خواهد داشت؟
وضعیت سیاسی، امنیتی و اقتصادی افغانستان بر همهگان واضح است. متأسفانه پروسه دولتسازی پس از نزدیک به دو دهه، تاکنون تکمیل نشده و ضعفهایی که موجب تأثیرپذیری احتمالی نظام از حوادث و تحولات میگردد، کاملاً مشهود است. تأمین امنیت انتخابات، یک چالش عمده در طول دو دهه اخیر بوده است که خوشبختانه انتخابات ولسیجرگه ۱۳۹۷ در وضعیت امنیتی قابل قبول برگزار شد. از جهت دیگر، باید انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳ را به خاطر آورد؛ فضای سیاسی بسیار متشنج که نگرانیهای عمیق را برای مردم به وجود آورد، طوری که انتقال و اختیار قدرت و ایجاد حکومت جدید به یک بحران تبدیل شد. از سوی دیگر، مصارف احتمالی مضاعف انتخابات و تأمین به موقع آن، یک چالش مهم دیگر است. نفس سرپرست بودن حکومت پیشنهادی، توانایی آن را در رسیدهگی به چالشهای متعدد این کشور جنگزده، حین انتخابات زیر پرسش میبرد.
۲. حکومت سرپرست انگیزه تروریستان را برای تشدید حملات بیشتر نمیسازد؟
تروریستان داخلی و گروههای تروریستی دیگر که با اغتنام از فضای موجود در داخل خاک افغانستان جای گرفتهاند، تبحر کافی در تشخیص فرصتها برای عملیاتهای خرابکارانه خویش یافتهاند. همانگونه که خروج نیروهای خارجی در سال ۲۰۱۴ و عهدهداری مسوولیتهای امنیتی از سوی نیروهای افغان یک فرصت از سوی تروریستان قلمداد میشد و حملات خویش را در آن برهه از زمان به صورت بیسابقه تشدید بخشیدند، اکنون با ایجاد حکومت سرپرست، فرصتطلبی تروریستان دور از تصور نیست.
۳. حکومت سرپرست تحقق گفتوگوهای صلح میان حکومت و طالبان را تضعیف نمیکند؟
روند مذاکرات میان نماینده وزارت امور خارجه امریکا و نمایندهگان طالبان برای رسیدن به نتایج در راستای روند صلح، به شدت جریان دارد. با وجود اینکه دستآوردهای این مذاکرات برای افغانستان مهم خواهد بود، اما عدم تمایل طالبان در به رسمیت شناختن دولت «جمهوری اسلامی افغانستان» در کابل، تشویش عمدهای را در اذهان عامه ایجاد کرده است. با ایجاد حکومت سرپرست، توقع آن میرود که بهانهجویی طالبان برای عدم تمایل به ارتباط با دولت کابل، تبدیل به یک دلیل مقنع در اذهان بینالمللی شود. این در حالی است که دولت جمهوری اسلامی افغانستان طی دو دهه اخیر، بر اساس ارزشهایی که در نظام بینالملل موجود است و بر پایه مردمسالاری و مشارکت مردم، از تولد قانون اساسی گرفته تا تشکیل دیگر اساسات نظام جمهوری، از دستآوردهای مردم افغانستان است که بر حفظ و حراست از آن تأکید دارند.
۴. عهدهداران حکومت سرپرست چه برتری ایمانی از دیگر سیاسیون خواهند داشت؟
تجربه انتخابات ولسیجرگه نشان داد که تبدیل سران اجرایی، به تنهایی نمیتواند تغییری در کیفیت امور متوقعه به بار آورد. در صورتی که ۱۲ کاندیدای انتخاباتی به خود اجازه میدهند برای به چالش کشیدن حکومت برحال، اهرم فشار ایجاد کنند، افرادی که عهدهدار حکومت سرپرست خواهند شد، از کجا میآیند؟ چه افرادی با ظرفیت کافی برای عهدهداری حکومت سرپرست موجوداند که ضمانتی برای عدم جانبداری آنان از هیچ یک از تیمهای انتخاباتی وجود داشته باشد؟ افرادی که توانایی مدیریت کشور در شرایط بحرانی را دارند و عدالت را بر کرسی خواهند نشاند، از سوی کی انتخاب میشوند؟ شهروندانی که تنها به دلیل کاندیدا شدن در انتخابات زمینه ایجاد «شورای نامزدان» را کسب کردهاند؟ اگر چنین فردی که صالح بودن او مورد پذیرش عموم است، بهتر نیست که خود عهدهدار نظام آینده باشد؟
۵. حکومت سرپرست خط بطلان بر سالها تمرین دموکراسی مردم نیست؟
با خاتمه یافتن امارت اسلامی طالبان، مردم افغانستان پذیرایی بیسابقه از نظام مردمسالار کردند. آنان به قدرت رأی ایمان آورده و برای بارها با حضور در صفهای رأیدهی با دادن قربانی مشق دموکراسی کردهاند. مردم هر روز بر مردمسالاری تأکید بیشتر کردهاند، اما متأسفانه سیاسیون هر روز فاصله بیشتری از آن گرفتهاند. انتظار عموم مردم است که مشق دموکراسی از سوی سیاسیون، نباید منجر به عقبگرد شود؛ به گونهای که برای برگزاری انتخابات، نیازمند ایجاد «حکومت سرپرست» باشیم. قطعاً نظارت بر عملکرد حکومت به منظور جلوگیری از مداخله در روند انتخابات، بخشی از مشق دموکراسی از سوی سیاستمداران است که اگر به حل این پارچه امتحان خود بپردازند، محبوبیتشان نزد مردم افزایش خواهد یافت.
۶. عدم اتفاق نظر در مشروعیت حکومت سرپرست، مشروعیت انتخابات زیر چتر آن را خدشهدار نمیکند؟
مشروعیت ایجاد حکومت سرپرست از سوی طیف گستردهای مردود اعلام شده است. ولو شماری از افراد از این طرح حمایت کنند، میتوان انتخابات را زیر چتر حکومتی به اجرا گذاشت که مشروعیت آن در هاله ابهام قرار دارد؟ قطعاً با چنین رویکردی در قبال انتخابات آینده، بهانه بزرگی به دست دشمنان و همچنین اسباب تبلیغات وسیع علیه حکومت آینده، خواهیم داد.
۷. جایگاه حکومت سرپرست در افکار عامه چیست؟
صفهای طویل انتخابات نشاندهنده بینش مردم و انتخاب آنان در مسیر نظم و ایجاد ساختارهای مناسب و شیک است. حکومت سرپرست از زمان مطرح شدن آن در سال گذشته تا کنون که چندین ماه از آن میگذرد، به یک بحث جذاب در افکار عامه تبدیل نشده است. این نشاندهنده سطح پذیرش پایین آن در جامعه است. طرحهایی که از سوی مردم همراهی نمیشود، همواره محکوم به شکست بودهاند. نامزدان ریاست جمهوری که اکنون شورای نامزدان را تشکیل دادهاند، از نخستین باری که این طرح در دلو سال گذشته مطرح شد، تا کنون فرصت کافی برای ارزیابی پذیرش آن و همچنین کمپین برای مقبولیت آن داشتهاند، اما متأسفانه یا بیبرنامه عمل کردهاند و یا خود نیز اساسات آن را با مشکل مواجه میبینند و تنها برای استفاده ابزاری در آینده، این طرح را ارایه کردهاند.
مشکلی اصلی در برگزاری انتخابات شفاف و همهگیر چیست؟
اینکه حکومت زمینههایی برای مداخله در امور انتخابات، سوءاستفاده از امکانات دولتی، در اختیار داشتن اهرمهای قدرت و… دارد، انکارناپذیر است، چنانکه در تمام نظامها در هر کشوری متصور است؛ اما اساساً مشکلات اصلی در برگزاری انتخابات از کجا نشأت میگیرد؟ ناتوانی و ظرفیت پایین کمیسیونهای انتخاباتی؟ مداخله احتمالی حکومت؟ یا ضعف تیمهای انتخاباتی در طرح برنامههای نظارتی خویش؟
حکومت سعی کرده حسن نیتش را به نمایش بگذارد. در این زمینه انتخاب کمیشنران با رأی نامزدان انتخابات ریاست جمهوری، یک مکانیزم ابتکاری است که نمیتوان به سادهگی از کنار آن گذشت. کمیسیونهای انتخاباتی برای حراست از استقلال عمل خویش، باید ابتکار عمل را به دست گیرند. همچنین تیمهای انتخاباتی رویکردها و استراتژی نظارتی خویش بر حکومت و کمیسیونها را در چوکات قوانین نافذه طرح و عملی کنند. این خود آزمونی برای کسب رأی نیز خواهد بود، طوری که طرحهای قابل پذیرش در این خصوص، میتواند به جلب توجه افکار عامه به سوی آنان کمک کند. تیمهای انتخاباتی که برای حراست و حفاظت از آرای مردمی که به آنان اعتماد میکنند، ضعف و ناتوانی در برنامهریزی دارند، قضاوت در مورد آنها در صورت عهدهداری قدرت نیز دشوار خواهد بود.