برگشتن از حاشیههای فرهنگی به متن (معرفی کتابِ مقدمهای بر فردوسیشناسی و شاهنامهپژوهی)
نویسنده: عالمپور عالمی
چاپِ نخستِ «مقدمهای بر فردوسیشناسی و شاهنامهپژوهی» در ۲۹۰ ورق در سال ۱۳۹۴ توسط انتشاراتِ فرهنگ در کابل چاپ شده است. چاپ دومِ کتابِ مقدمهای بر فردوسیشناسی و شاهنامهپژوهی با ویراست جدید، در ۳۰۲ ورق در تابستان ۱۴۰۰ از سوی انتشارات واژه در کابل چاپ شد و به دسترس اهلِ خرد و دانایی قرار گرفت. نویسنده در یادداشتِ چاپِ دومِ کتاب میگوید: «با استفاده از فرصت، منابعی را در بارهی فردوسیشناسی و شاهنامهپژوهی بررسی کردم، بنابه بررسی این منابع محتوای کتاب را مورد بازبینی قرار دادم و ویرایش تازهای از کتاب ارایه کردم. در پایان کتاب شش نظریه با استنباط از مطالب کتاب برای چهگونهگی مطالعهی فردوسیشناسی و شاهنامهپژوهی پیشنهاد شده است».
موضوعِ کتاب، ارایهی اطلاعات دقیق در بارهی فردوسیشناسی و شاهنامهپژوهی است. کتاب پنج بخش دارد: بخش نخست در بارهی فردوسی، بخش دوم در بارهی انگیزه و چهگونهگی سرایشِ شاهنامه، بخش سوم در بارهی شاهنامه، بخش چهارم در بارهی مناسبتِ شاهنامه با فرهنگ، ادبیات، اساطیر و جغرافیای افغانستان (خراسان) و بخش پنجم در بارهی واژههای عربی در شاهنامه است.
نویسنده در این کتاب در بارهی نقلهاییکه در بارهی فردوسی و شاهنامه شده، نقد وارد میکند و همچنان در بارهی اطلاعاتیکه از فردوسی و شاهنامه در روزگار معاصر ارایه شده، نیز دیدگاهِ انتقادی دارد. نویسنده کوشیده تا اطلاعات معقولتری را در بارهی شاهنامه و فردوسی تدوین کند و مرز بین نقل و پژوهش را در باره-ی فردوسیشناسی و شاهنامهپژوهی ارایه نماید.
دانشمند ییلدریم استادِ دانشگاهِ آتاترک (ایرانشناس و مترجمِ شاهنامه به زبان ترکی)، دکتر مرتضی فلاح استادِ دانشگاهِ یزد، دانشمند دکتر طغیان ساکایی استاد ِدانشگاهِ کابل و دکتر سید تسلیم کاویان استادِ دانشگاهِ البیرونی، کتاب را بررسی کرده و تقریظ نوشتهاند. دکتر نورمحمد نورنیا چاپِ دومِ کتاب را ویراستاری کرده است و یادداشتی نیز نوشته است. هر یکی از این بزرگواران، ابتدا در رابطه به شاهنامه، جایگاه شاهنامهی فردوسی، پیشینهی حماسهسرایی نوشتهاند و ثانیاً به اهمیت و ارزشِ کتاب پرداختهاند. در اینجا قسمتی از گفتههای گهربارِ شان را نقل میکنم تا این نوشته، گرم و گیراتر شود.
دانشمند ییلدریم: «مطالعهی کتاب حاضر با عنوانِ «مقدمهای بر فردوسیشناسی و شاه.نامهپژوهی» که حاصلِ زحماتِ دوست فرهیخته، آقای یعقوب یسنا میباشد، برای اینجانب که قسمت اعظمی از عمر خود را بر روی شاهنامهشناسی، شاهنامهپژوهی و ترجمهی این اثر بزرگ به زبان ترکی صرف کردهام، بسیار تاثیرگذار بود».
دکتر مرتضی فلاح: «کتابِ مقدمه.ای بر فردوسیشناسی و شاهنامه.پژوهی در واقع تلاشی است برای پاسداری از میراث فرهنگی و ادبی مشترک. بهتر است از اینگونه تلاشهای علمی و فرهنگی برای پاسداری از فرهنگ و ادبیات مشترک در کشورهای همزبان منطقه هرچه بیشتر رخ نماید تا شاهد همگرایی فرهنگی، ادبی و علمی گستردهتر در حوزهی فرهنگی و تمدنی مشترک خویش باشیم».
دکتر طغیان ساکایی: «… با توجه به گذشتهی شاهنامهپژوهی و اهمیت تجارب و تعالیم گذشتهگان، هرکاریکه در زمینهی شاهنامه انجام شود، در جای خویش غنیمت است؛ اما تتبعات دکتر یسنا در این زمینه قابل قدر است. مخصوصاً که او شاه.نامه را از آنِ همهی فارسیزبانان و همهی بشریت میداند و در این زمینه، تعصب روا نمیدارد. به دانشآموزان و خوانندهگان کتابِ خویش، روحِ والا و کرامت بزرگ انسانی را که از میان اشعار فردوسی دریافته است، تلقین میکند و تلاش دارد تا سهم خویش را برای بازنمایاندن فرهنگ متعالی گذشتهگان خویش ادا نماید. فعالیتهای دکتر یسنا با این کتاب و سایر تتبعات ایشان در شاهنامه و در کل مسایل ادبی-فرهنگی ستودنی است».
دکتر سید تسلیم کاویان: « مقدمه.ای بر فردوسی.شناسی و شاهنامهپژوهی عنوان اثری است که با قلم توانمند و همیشهنویسِ محمد یعقوب یسنا، استادِ گروهِ زبان و ادبیات پارسی دری دانشکدهی زبان و ادبیاتِ دانش.گاهِ البیرونی نگاشته شده است. یعقوب یسنا چندین سال استکه مضمونِ فردوسیشناسی را تدریس میکند. بنابه شناختیکه از شاهنامهپژوهی و فردوسیشناسی دارد؛ در تحقیق و نگارش این کتاب از منابع دست اول استفاده کرده است. در حقیقت در این اثر حدود و ثغور شاهنامهپژوهی با رویکرد انتقادی، ارایه و معرفی شده است. محمد یعقوب یسنا، نویسندهی شناختهشده در جامعهی علمی و فرهنگی میباشد. مضمون فردوسیشناسی را تدریس کرده است و بنابه تجربهی تدریسِ این مضمون، کتاب را نوشته است. بنابراین من اثر موصوف را مستحق و شایستهی تدریس به دانشجویان در گروه/دیپارتمنت ادبیات پارسی دری میدانم».
سخنی از یادداشت ویراستار (دکتر نورمحمد نورنیا): «موضع و موقعیت واقعیتنگر در پیوند به فرهنگ و هویت ایرانیکه در کتابِ «مقدمهای بر فردوسیشناسی و شاهنامهپژوهی» بازتاب یافته، مولفهای استکه بر اعتبار این «پژوهنده» افزوده است. استاد یعقوب یسنا در این اثر، چندبار عبارت «خلق فرهنگی» -که وامواژهای از یاکوبسن است- را بهکار میگیرد و جغرافیای فرهنگیای را نشان میدهد که: ایران امروز، افغانستان و تاجیکستان در آن، جای خودشان را دارند و همه پارسیزبانان در یک مناسبت فرهنگی باهم پیوند یافته-اند»….
دکتر یعقوب یسنا نه تنها کتاب مقدمهای بر فردوسیشناسی و شاهنامهپژوهی را نوشته است بلکه در زمینهی شاهنامه و شاهنامهپژوهی، کارهای بس ارزشمند و مفید دیگری نیز ارایه کرده است. اهریمن (بازتاب اسطورهای اوستایی) و واژههای وامی در شاهنامه، دو اثر تحقیقی-پژوهشی و علمی دیگر دکتر یسنا است. این دو اثر گرانسنگ نیز از ارزش و اهمیت تحقیقی و پژوهشی برخوردار استند. منتقدان، بعد از بررسی جدی، بر تحقیقی بودن و پژوهشی بودنِ این دو اثر تاکید کردهاند و دکتر یسنا را بنابر ارزش، اعتبار و جایگاه این سه کار، به عنوان اسطورهشناس و شاهنامهشناس میدانند.
بدون شک که دکتر یسنا بنابر ارزش، جایگاه و اعتبارِ این سه کارِ بیپیشینهاش، به عنوانِ اسطورهشناس و شاهنامهشناسِ حوزهی پربارِ زبان پارسی دری مطرح است.
کتاب «مقدمهای بر فردوسیشناسی و شاهنامهپژوهی» با چشماندازهای تازه و گستردهتر، ما را نه تنها با احیاگرِ زبان پارسی دری (فردوسی) آشنا میسازد بلکه با انگیزهی فردوسی برای سرایش شاهنامه، معرفی شدن شاهنامه به دربار محمود، اهمیت شاهنامه، حماسه، پیشینهی حماسهسرایی، شاهنامهسرایی، منبعها و ماخذهای شاهنامه، مناسبات شاهنامه با فرهنگ، ادبیات، اساطیر و جغرافیای افغانستان (خراسان)، نیز آشنا میسازد و واژههای وامی در شاهنامه را دانه دانه بر میچیند. دکتر یسنا در همه کارهای تحقیقی و پژوهشیاش حق سخن را ادا کرده است و بر ما حق استادی دارد. «برگشتن از حاشیههای فرهنگی به متن»، عنوان تقریظِ دکتر فلاح است. من از این عنوان به نفع خود در این نوشته استفاده کردم و عنوانِ این نوشته را «برگشتن از حاشیههای فرهنگی به متن» گذاشتم.
حقیقت این استکه من از نشانی این گنجینهی نایاب و از سخنان بیآلایش دکتر یسنا، با بزرگترین اثر ادبی جهان (شاهنامهی فردوسی) آشنا شدم. در حدِ برداشتِ یک دانشجو، فردوسی را شناختم و به اهمیتِ شاه-نامهی فردوسی پی بردم. روزیکه شرح و تفسیرِ ابیاتِ: «پی افکندم از نظم کاخِ بلند/که از باد و بارانش ناید گزند/ بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی»، را برای نخستین بار از زبان آموزگارم (دکتر یسنا) شنیدم و آموختم، حس عجیبی داشتم و هردم، درود میفرستادم بر روح و روان آن یلِ گردن فرازِ قامت بلند پارسیگو و پارسیگرای طوس.
به جاستکه کتابِ «مقدمهای بر فردوسیشناسی و شاهنامهپژوهی» را یکی از کارهای بسیار جدی در زمینهی فردوسیشناسی و شاهنامهپژوهی دانست. دوستانیکه علاقهمند شاهنامهپژوهی و فردوسیشناسی استند، میتوانند از این کتاب استفاده کنند. یادگیری و مطالعهی این اثر ارزشمند را به دانشجویان و شیفتهگانِ خرد و دانایی توصیه میکنیم و در اخیر، چاپِ دوم با ویراست جدیدِ کتاب را به دکتر یسنای گرامی و به جامعه¬ی ادبی و فرهنگی حوزهی زبان و ادبیات پارسی دری، خجسته باد عرض میکنم و از خداوند توفیقات مزیدی بر نویسندهی شهیر ما خواهانم.