‘ازدواج سفید’ در افغانستان؛ روایت ۱۰ زوج که با آتش بازی کردند

ازدواج سفید واقعیتی است که از چندین سال بدین‌سو در شهرهای بزرگ، به ‌ویژه کابل، رایج شده و منظور از آن هم‌باشی (بیتوته) زن و مرد است در خانه‌ی واحد، بدون آن‌که پای عقد ازدواج در میان باشد. در این نوع هم‌جفتی، هیچ نوع تشریفات قانونی و شرعیِ ازدواج انجام نمی‌شود و طرفین صرفاً در اثر توافق شفاهی با یک‌دیگر می‌زیند. ظاهراً ازدواج سفید در افغانستان پدیده‌ای است بی‌سابقه و نمونه‌ای برای آن در تاریخ فرهنگی و اجتماعی کشور نمی‌توان یافت و یا لااقل من با چنان نمونه‌ای برنخورده‌ام. این پدیده جز در یک یا دو دهه‌ی اخیر به ‌وجود نیامده و از این ‌رو، پدیده‌‌ای تازه و نوپدید به شمار می‌آید که ریشه در لیبرالیسم فردبنیادِ متصلب دارد؛ لیبرالیسمی که در آن حق فرد بر هر چیزی از جمله اجتماع ارجحیت دارد. هواخواهان این نوع ازدواج در افغانستان طیف انگشت‌شماری از جوان‌های دگراندیش‌اند که به ارزش‌ و سنت‌های اجتماعی پشت کرده‌اند و احیاناً جهان مدرن را از پسِ لنز فردیت‌شان می‌نگرند. در این باب نکاتی است که باید یاددهانی کرد:

اصطلاح ازدواج سفید، اصطلاح ناشایسته‌ای است؛ کما این‌که در این ترکیب، کلمه‌ی «ازدواج» که اسم معنا ‌است، با وصف «سفید» همراه شده است و «سفید» وصفی است که معمولاً به اسم‌ ذات نسبت می‌یابد تا اسم معنا. مثلاً‌ گفته می‌شود دیوار سفید، تخته‌ی سفید و قس علی‌هذا. در این جملات، «دیوار» و «تخته» اسم‌های ذات‌اند و «سفید» نیز به تعبیر فلسفی، عَرَضی است که برای تحقق خودش، به جوهر عینی نیاز دارد. با این بیان، ترکیب «ازدواج سفید» حاوی معنای استعاری است. اضافه بر این، ساخت دستوری این ترکیب، رسایی چندانی ندارد و گویی مانند «وکالت مدافع» که بایستی «وکیل مدافع» باشد، نامناسب است. واژه‌ی «ازدواج» از نظر اجتماعی و فرهنگی دارای بار مثبت است و از این ‌رو، ضمیمه کردن آن با اوصاف منفی‌ای مانند: ازدواج بد یا ازدواج سیاه چندان متعارف نیست. گذشته از این، «ازدواج» در سیاق حقوق، قانون و شرع تعریف ویژه‌‌ای دارد که کاربستِ آن را در مورد آن‌چه که «ازدواج سفید» نامیده می‌شود، ممتنع می‌سازد. اساساً کلمه‌ی «ازدواج» در ترکیب مذکور تنها می‌تواند به معنای لغوی کلمه – یعنی یک‌جا شدن و وصل ‌شدن- به‌ کار رفته باشد.
قانون مدنی افغانستان ازدواج را عقدی می‌داند که معاشرت زن و مرد را به منظور تشکیل خانواده مشروع ساخته و حقوق و واجباتی را بر طرفین به وجود می‌آورد [قانون مدنی: ماده‌ی ۶۰]. بنا بر تعریف، ازدواج پیش از همه «عقد» است که در آن اضافه بر توافق دو اراده، ارکان، شرایط و تشریفات خاص قانونی و شرعی حتمیت دارد. فی‌المثل، شرط است میان طرفین در ازدواج که حرمت دایمی یا موقتی وجود نداشته باشد و اضافه بر آن، حضور شاهدان و انجام ایجاب و قبول نیز از شرایط صحت و نفاذ ازدواج به حساب می‌آید [قانون مدنی افغانستان: ماده‌ی ۷۷]. هدف از عقد ازدواج در قانون، تشکیل خانواده گفته شده است که بالاثر آن، حقوق و وجایبی بر طرفین عقد ایجاد می‌شود. فی‌المثل، مرد از نظر مالی مکلف است نفقه و مهریه‌ی زن را بپردازد و سرپناه لازم برایش تدارک نماید. زن نیز در برابر، وجایبی دارد که در قانون به‌ درستی تعریف شده است. روی این بیان، در «ازدواج سفید» نه هدف تشکیل خانواده است و نه هم بر طرفین قضیه حق و وجیبه‌ی متقابل ایجاد می‌شود. گذشته از این، اگر چنان‌که چنین ازدواجی افشا شود، اطراف قضیه مجرم شناخته شده و مطابق فصل دوم، باب هشتم کود جزای افغانستان، قابل مجازات‌اند.
دست زدن به «ازدواج سفید» در کشوری که در آن نقش عرف و مذهب تعیین‌کننده است، کاری است نامشروع و پرمخاطره؛ هر‌چند ممکن است عده‌ای سطحی‌اندیش به این عمل به چشم تابوشکنی بنگرند و آن را مورد تحسین قرار دهند. نامشروع بدین جهت که ضمانت قانونی ندارد و برخلاف، قانون چنین عملی را جرم می‌شمارد. پرمخاطره بودن این عمل از آن‌ رو است که روان اجتماعی-فرهنگی ما در برابر چنین اعمالی بسیار حساس است و دست زدن به آن – به لحاظ عرفی – ممکن است به حیات طرفین قضیه خاتمه دهد.
مساله‌ی دیگر در ازدواج سفید، ابهام در سرنوشت اطفالی ‌است که احیاناً به دنیا می‌آیند. داشتن پدر و مادر، پرورش سالم، نام نیکو و… از حقوق مشروع کودک است که معمولاً‌ در «ازدواج سفید» نادیده گرفته می‌شود. گذشته از این، چه بسا از این‌دست ازدواج‌ها که در آن طرفین پس از پیدا شدن جنین، به اسقاط آن اقدام و یا هم نوزاد را در بیمارستان رها می‌کنند. این عمل از نظر اخلاقی نادرست و از دید حقوقی جنایتی است که در حق جنین یا نوزاد اعمال می‌شود. فرض بر این‌که مرد و زن حق داشته باشند بدون عقد ازدواج با یک‌دیگر معاشرت کنند، در آن‌ صورت، تقصیر طفلی که از حقوق مشروع و قانونی‌اش محروم می‌گردد، چیست؟
ازدواج سفید – از آن‌جایی‌ که عمل غیرقانونی است – معمولاً‌ دور از نظر قانون و دولت صورت می‌گیرد و از این ‌رو، منازعات برخاسته از آن در محاکم ذی‌صلاح قابل رسیده‌گی نیست؛ زیرا نهادهای ذی‌صلاح پیش از همه بایستی به اصل قضیه رسیده‌گی کنند و در آن صورت، هر دو طرف منازعه به یکسان در آن شریک‌اند. ظاهراً چنین ازدواج‌هایی کم‌تر به ازدواج رسمی می‌انجامند و برخلاف، زمینه‌ی سوء‌استفاده، قاچاق انسان و ده‌ها ناهنجاری اجتماعی را فراهم خواهند آورد.

زنان؛ ازدواج سفید یا ازدواج رسمی؟
در حال حاضر اکثر ازدواج‌ها در افغانستان در محاکم ثبت نمی‌شوند. افغان‌ها معمولا با برپایی مراسم عروسی و نکاح‌ زندگی مشترک‌شان را آغاز می‌کنند.

از سوی دیگر به دلیل پنهانی بودن چنین روابطی و حساسیت‌های اجتماعی، تا هنوز تحقیقی در مورد این پدیده در افغانستان صورت نگرفته است. با توجه به این، نمی‌توان گستردگی پدیده ازدواج سفید در افغانستان را بررسی کرد.

برای تهیه این گزارش با ده زوج ازدواج سفیدی گفتگو شده است.

اکثریت این زوج‌ها دلایل مشابهی برای این اقدام‌شان دارند. رهایی از بند سنت‌ها، بی‌باوری نسبت به ازدواج رسمی و سنتی، مشکلات اقتصادی و فرصتی برای آشنایی بیشتر از دلایلی است که بیشتر این زوج‌ها برای انتخاب این همزیستی عنوان می‌کنند.

افغانستان
ازدواج سفید؛ فرار از مسئولیت‎‌پذیری؟
در جامعه‌ای که ازدواج سنتی یک ارزش جدی محسوب می‌شود، دیدگاه‌ها در مورد چنین روابطی متفاوت و اغلب منفی است.

از دید شماری از آگاهان ازدواج سفید نوعی ناهنجاری اجتماعی همراه با فرار از مسئولیت‌پذیری تلقی می‌شود. اما به نظر می‌رسد این پدیده در میان اقلیتی دگراندیش در افغانستان پذیرفته شده است.

زوج‌های ازدواج سفیدی به رغم آینده‌ای مبهم در جامعه‌ای به شدت سنتی، تن به این همزیستی داده‌اند. کبوترها هم گاهی دل به آبی آسمان می‌د‌هند، هنگامی که طوفانیست.