طالبان نباید دختران را یک سال از آموزش عقب بیندازند

پیش از سال ۲۰۰۱ کم‌تر از یک میلیون دانش‌آموز در افغانستان به مکتب/مدرسه می‌رفتند. در زمان حکومت اول طالبان، دختران از آموزش محروم بودند. با روی کار آمدن دولت پس از اجلاس بن، نظام آموزشی افغانستان جان تازه گرفت و در بیش از دو دهه، شمار دانش‌آموزان به بیش از نه میلیون تن رسید که از آن جمله بیش از سه‌ونیم میلیون تن آنان دختران بودند. نظام آموزشی افغانستان با تمام چالش‌هایی که گرفتار آن بود، باعث شد تا در کنار نهادهای بین‌المللی‌ای که کورس‌های آموزشی و سوادآموزی را در سراسر افغانستان برگزار می‌کردند، نرخ سواد را که در سال ۲۰۰۲ در حدود ۱۸ درصد بود، در سال ۲۰۱۹ به ۴۳ درصد ارتقا دهد.

وزارت معارف/آمورش پرورش افغانستان در همکاری با نهادهای بین‌المللی حامی معارف، برنامه داشت تا نرخ سواد را تا سال ۲۰۳۰ در افغانستان به ۶۰ درصد افزایش دهد. با سقوط ناگهانی حکومت افغانستان در پانزدهم آگست سال روان، نظام آموزشی کشور با مشکلات بسیاری رو‌به‌رو شد. طالبان با آن‌که به تاریخ ۲۷ سنبله/شهریور بازگشایی مکاتب پسرانه را اعلام کردند؛ اما مکاتب دخترانه به دلایل خاصی که در نزد طالبان است، بسته ماندند. تقریباً همه کشورهای دنیا و منطقه، این حرکت طالبان را خلاف موازین پذیرفته‌شده جهانی خواندند و از آنان خواستند تا زمینه آموزش و کار زنان را فراهم کنند. در کنار آن، فعالان حوزه معارف در افغانستان نیز به سیاست ناروشن طالبان در پیوند به آموزش دختران، هشدار دادند و در اعلامیه‌هایی تأکید کردند که دانش‌آموزان دختر نباید یک سال آموزشی عقب بمانند.

طالبان هرچند از ممنوعیت آموزش زنان سخن نگفته، ولی به تفکیک جنسیتی دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی تأکید کرده‌اند. هم‌چنان آنان چندی پیش گفته بودند که طرحی را برای شروع آموزش دختران روی دست دارند؛ اما حالا که سال آموزشی مناطق سردسیر در حال پایان یافتن است، از اعلام آن طرح خبری نیست.

طالبان باید بدانند، در جهانی که ما زنده‌گی می‌کنیم، ساعت‌ها و روزها برای آموزش اهمیت دارند. عقب افتادن یک سال آموزشی دختران از صنوف ششم تا دوازدهم می‌تواند اثرات ناگواری روی روان دختران و هم‌چنان روند آموزشی آن‌ها برجا بگذارد.

نظام آموزشی افغانستان با مشوره کارشناسان داخلی و بین‌المللی در زمینه آموزش و با درنظرداشت فرهنگ و باورهای مردم افغانستان، در سال‌های گذشته به وجود آمده است. این نظام با عیب‌هایی که داشت، زمینه‌ساز آن شده بود تا شمار زیادی از دختران و پسران افغانستان به تحصیلات عالی راه یابند و پس از فراغت، وارد نظام بوروکراسی و بازار کار افغانستان شوند.

تقریباً می‌توان گفت که بیش از نود درصد از داکتران، انجینران و کارشناسان حوزه‌های گوناگون افغانستان که مشغول خدمت در کشور بودند، از همین مکاتب فارغ شده‌اند.

اینک اما افغانستان تنها کشوری در جهان است که دختران نمی‌توانند در آن به آموزش بپردازند. چگونه می‌توان افغانستان را تافته‌ جدا بافته از جهانی ساخت که با هزار رشته با هم گره خورده است؟

حکومت سرپرست طالبان که هنوز از هیچ لحاظی شکل یک حکومت معیاری را ندارد، حق ندارد جلو آموزش دختران افغانستان را بگیرد.

در سال‌های گذشته مکاتب مناطق سردسیر در شروع ماه قوس امتحانات سالانه خود را برگزار می‌کردند و پس از آن برای امتحان کانکور آماده‌گی می‌گرفتند.

حالا که طالبان دختران را به دلایل ناموجه از آموزش محروم کرده و دانش‌آموزان صنف‌های ششم تا دوازدهم در آستانه از دست دادن یک سال آموزشی هستند، هم ضربه سنگینی بر آموزش دختران می‌زنند و هم وجهه حکومت خود را بیش از پیش در نزد جهانیان خدشه‌دار می‌کنند.

آموزش کودکان به دور از تفکیک‌های جنسیتی از واقعیت‌های ناگزیر دنیای معاصر است. محروم‌ کردن کودکان از آموزش، در دنیایی که ما زنده‌گی می‌کنیم، کاری خلاف ارزش‌های انسانی و توجیه‌ناپذیر پنداشته می‌شود.

کشورها نه تنها کسی را از آموزش منع نمی‌کنند، بلکه پول‌های هنگفتی را نیز سالانه به بودجه‌ آموزشی خود اختصاص می‌دهند؛ چرا که پیش‌رفت و توسعه کشورها بدون نظام‌ آموزشی پیش‌رفته و معاصر ناممکن است.

طالبان باید حق آموزش را که در تمام کشورها، از جمله کشورهای اسلامی، به دختران داده شده است، به دختران افغانستان بدهند و آن‌ها را از یک سال آموزشی عقب نیندازند.

طالبان با روش‌هایی که در پیش گرفته، جهان را از هرگونه همکاری با حکومت سرپرست خود ناامید کرده‌اند. در قرن بیست‌ویک ممنوعیت آموزش دختران و یا ایجاد موانع در این راه، برای هیچ انسانی جز طالبان قابل پذیرش نیست.