بایدن زنگ پایان جنگ را زد
✍️شجاع الدین امینی
جو بایدن، رییس جمهور ایالات متحده امریکا، بهتازهگی از طرحی رونمایی کرده که تاکید بر برقراری «آتشبس دایمی» در نوار غزه میکند؛ چیزی که قبلاً با آن مخالف بود. برپایه ادعای بایدن، آن طرح از سوی اسراییل ارایه و از طریق قطر به حماس ارسال شده است. طرحی که بایدن از آن سخن زده، در پی تحقق سه هدف است: توقف دایمی جنگ، رهایی کامل گروگانها و بازسازی غزه. آن طرح در سه نوبت عملی میشود: نوبت اول که شش هفته را احتوا میکند، شامل برقراری آتشبس، رهایی گروگانهای زن و مسن در بدل آزادی صدها زندانی فلسطینی، برگشت آوارهگان به مناطق اصلیشان، خروج نظامیان اسراییلی از مناطق پرجمعیت و ورود ۶۰۰ کامیون کمک بشردوستانه در روز به غزه است؛ مرحله دوم پایان دایمی درگیریها، رهایی کامل گروگانها و خروج کامل ارتش اسراییل از نوار غزه را شامل میشود؛ مرحله سوم هم معطوف به بازسازی باریکه غزه است. طرفین اگر در نوبت اول قادر به برقراری آتشبس دایمی نشدند، آن شش هفته میتواند تمدید شود.
آنچه از زبان بایدن بیان شده، با استقبال گسترده جهانی مواجه شده است، طوری که همه بر اجرای زودهنگام آن تاکید کردهاند. حماس بهمثابه یک طرف منازعه طرح بایدن را در کلیات مثبت ارزیابی کرده است؛ چیزی که حکایت از پذیرش آن میکند. اما اسراییل بهعنوان طرف دیگر منازعه تا این دم موضع صریح اختیار نکرده است. حالا که پرده از رخ طرح برافتاده، سخن از عملیاتیسازی مفاد آن است که البته بدون رضایت تلآویو ممکن و میسر نیست. لذا، سوالی که مطرح میشود این است: آیا اسراییل به طرح اعلامشده از سوی بایدن رضایت خواهد داد؟
با آنکه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل، تا این دم موافقت نکرده، ولی واکنشها در اسراییل، واقعیتهای میدانی در جنگ غزه و رویکرد دولتهای غربی نسبت آن نشان میدهد که طرح بایدن میتواند جامه عمل بر تن کند. در دفاع از این مدعا، به نکات ذیل پرداخته میشود:
۱- از موضعگیری شخص نتانیاهو مستفاد میشود که در نهان با طرح بایدن موافق است، ولی در پی خرید زمان است. اینکه بایدن میگوید طرح ارایهشده مال اسراییل است، جای دقت دارد. وقتی هم که اظهارات بایدن همهگانی شد، دفتر نتانیاهو اینگونه واکنش نشان داد: «جنگ تا نابودی حماس، رهایی کامل گروگانها و اینکه غزه نتواند بار دیگر تهدید برای اسراییل باشد، ادامه مییابد.» در واکنش فوق، ادعای بایدن مبنی بر اینکه طرح از جانب اسراییل ارایه شده، رد نشده است. البته تایید هم نشده است. مزید بر آن، اوفیر فالک، مشاور سیاسی نتانیاهو، در گفتوگو با سندیتایمز، رسانه معروف بریتانیایی، مدعی شده که کشورش با طرح بایدن قبلاً موافقت کرده است. مهمتر از آن، نتانیاهو این بار چون گذشته در برابر اظهارات بایدن لحن تند اختیار نکرده است. یائیر لاپید، رهبر حزب یشعتید و اپوزیسیون دولت اسراییل، اظهار داشت که وقتی نتانیاهو قبلاً طرح را پذیرفته، حالا نباید آن را رد کند. پس میشود گفت که نتانیاهو طرح را در نهان پذیرفته و فقط در پی آمادهسازی فضا برای همهگانیسازی آن است.
۲- پس از آنکه امریکا طرح آتشبس چهلروزه را در هماهنگی با کشورهای قطر و مصر روی دست گرفت، مقامهای امریکایی از آن زمان به بعد حماس را به جنگافروزی و گریز از پذیرش آتشبس متهم کردهاند. حتا شماری از رسانههای جهانی خبر دادند که قطر به درخواست امریکا گزینه اخراج سران حماس از خاک خود را روی میز گذاشته است. چند هفته قبل هم پیشنهاد آتشبس که از سوی میانجیگران ارایه شده بود، حماس پذیرفت، ولی اسراییل نه. ارتش این کشور در واکنش به آن طرح، با حمله برقآسا بخش فلسطینی گذرگاه رفح را اشغال کرد. حالا بایدن بار دیگر طرفین جنگ را مخاطب قرار داده و خواستار اجابت درخواست شده است. حماس این بار هم پذیرفته است، ولی اسراییل هنوز نه. اگر بازهم نتانیاهو بهگونه رسمی رد کند، امریکا شاید مجبور شود که او را نیز مقصر خطاب کند. برای همین یائیر لاپید گفت: «دولت اسراییل نمیتواند سخنرانی بایدن را نادیده بگیرد. توافق روی میز است و باید عملی شود.»
۳- حامیان توقف جنگ در اسراییل در اکثریت و مخالفان در اقلیت قرار دارند. فقط دو حزب سیاسی «راست افراطی» از دوام جنگ حمایت میکنند که هر دو متحد نتانیاهو هستند: قدرت یهود و صهیونیسم مذهبی. اولی توسط ایتامار ابن گویر، وزیر امنیت ملی، و دومی توسط بتسلل اسموتریچ، وزیر دارایی، اداره میشود. آن دو وزیر، نتانیاهو را تهدید به «انحلال دولت» کردهاند، در صورتی که به بانگ بایدن لبیک گوید. آن دو حزب در پارلمان اسراییل ۱۵ کرسی دارند که در پیروزی نتانیاهو نقش داشتهاند. درست است که حفظ رضایت آن دو برای نتانیاهو حایز اهمیت است، ولی به درخواست بایدن و سایر نیروهای داخلی کشورش نیز نمیتواند پشت پا زند. برای نمونه، بایدن تصریح کرد که نتانیاهو باید در برابر فشارها ایستادهگی کرده و به حرف کسانی بها ندهد که میخواهند نوار غزه را اشغال کنند. هدف بایدن آن دو وزیر است. همچنان یائیر لاپید اعلام کرد که اگر آن دو وزیر استعفا دهند، جای خالی آنها را در کابینه پر خواهد کرد. حزب لاپید در مقام اپوزیسیون ۲۲ کرسی در کنست دارد. اسحاق هرتزوگ، رییس جمهور اسراییل، نیز گفت که اگر نتانیاهو از طرح بایدن حمایت کند، در کنارش خواهد ماند: «کشور مسوول بازگرداندن گروگانها به هر قیمت بهعنوان بخشی از معامله به منظور حمایت از منافع امنیتی اسراییل است.» مهمتر از همه، خانوادههای گروگانها و معترضان در شهرها هم خواستار اجرای زودهنگام پیشنهاد آتشبس شدند. لذا، میتوان گفت که بعید نیست نخستوزیر به اصرار آن دو متحدش مبنی بر دوام جنگ زینپس زیاد بها ندهد.
۴- بایدن در سخنرانیاش از احتمال تحقق طرح دیگر خبر داد که برای نتانیاهو خیلی وسوسهکننده است: عادیسازی رابطه اسراییل با عربستان. صلح با ریاض برای اسراییل و امریکا زیاد اهمیت دارد. برای تلآویو به این دلیل مهم است که مهمترین قدرت عربی-اسلامی در منطقه را متحد خود میسازد؛ اتفاقی که دشمنانش را به حاشیه خواهد راند. برای دولت بایدن به این دلیل اهمیت دارد که در کارزارهای انتخاباتی از آن بهحیث کارت بازی استفاده میکند که خیلی هم اثرگذار خواهد بود. بایدن مدعی خواهد شد که امنیت اسراییل را در منطقه تامین کرده و دیگربار حماس و سایر گروهها موفق به حمله بر این کشور نخواهند شد. صلح با عربستان هم زمانی میتواند محقق شود که جنگ در غزه پایان یابد. لذا، بایدن به خاطر بقای خود هم که شده تلاش میکند امتیاز عادیسازی رابطه ریاض و تلآویو را انحصار کند و نگذارد که نصیب دیگران بهویژه دونالد ترمپ شود.
۵- طوری که در سه نوشته قبلی هم اشاره کردهام، واقعیتهای میدان جنگ نتانیاهو را ناگزیر کرده که گزینه خروج از باتلاق غزه را نیز روی میز خود داشته باشد، طوری که حمل بر شکست نشود. اسراییل تا این دم به هیچ یک از اهدافش دست نیافته است. حماس نهتنها نابود نشده که امریکا این روزها به کرات از آن بهمثابه طرف جنگ تقاضای پذیرش طرح آتشبس میکند. شاید دولت نتانیاهو به این نتیجه رسیده باشد که دوام جنگ فقط به قتل غیرنظامیها میانجامد، نه لزوماً شبهنظامیان حماس؛ چیزی که موجب خشم دنیا و انزوای بیشتر اسراییل شده است. پس طرح کاخ سفید بهترین بهانه است تا نتانیاهو با تن دادن به آن عدم موفقیتش در جنگ را لاپوشانی کرده یا هم خود را قربانی درخواست متحد راهبردیاش بنمایاند. همینطور قطعنامه شورای امنیت مبنی بر برقراری «آتشبس پایدار» که قبلاً صادر شده بود، ولی به مرحله اجرا درنیامد، بهانه خوبی است. حکم دادگاه بینالمللی کیفری مبنی بر اجتناب از حمله بر رفح نیز خوبترین بهانه است.
البته احتمالات فوق وقتی تبدیل به واقعیت میشود که دولت بایدن به اعلام طرح اکتفا نکرده و بر دولت نتانیاهو فشار لازم وارد کند، ورنه چون سایر توصیهها و اندرزهای جهانی نادیده گرفته خواهد شد.