انتخابات ترکیه؛ پیروزی اردوغان یا قلیچدار اوغلو چه تاثیری بر افغانستان میگذارد؟
مهمترین انتخابات ریاست جمهوری سالهای پسین در ترکیه به دور دوم رفته و بنا است که دور دوم در ۲۸ ماه می برگزار شود. در دور دوم رجب طیب اردوغان رهبر حزب عدالت و توسعه و رئيس جمهور فعلی ترکیه با قلیچدار اوغلو رهبر حزب جمهوریخواه خلق و نامزد مخالفان اردوغان رقابت خواهند کرد.
گرچه برخی از تحلیلگران وضعیت را به نفع اردوغان میبینند ولی در انتخابات همیشه یک نیروی غیرقابل پیشبینی وجود دارد و ممکن است آنگونه که گفتهاند کار در این دور هم برای اردوغان چندان راحت هم نباشد. چنانکه به تازگی خود اردوغان نیز خطاب به هوادارانش گفته است که خوشخیالی را کنار بگذارند و به طور جدی به پای صندوقهای رای بروند.
در هر صورت هرکدام از دو رقیب در دور دوم انتخابات را ببرد تغییرات مهم نه تنها در ترکیه بلکه در سطح منطقه و خاورمیانه به وجود خواهد آمد. از همین رو پیروزی هر یک از دو شخص یادشده برای خیلی از کشورها و جریانهای سیاسی در منطقه از جمله برای افغانستان مهم است.
در این میان انتخابات ترکیه برای افغانستان تنها از دو زاویه حمایتهای تلویحی اردوغان از بنیادگرایی اسلامی و طالبان و مساله مهاجرین افغانستانی مقیم ترکیه دیده شده است. در حالی که این انتخابات زوایای دیگری نیز دارد که شاید به مراتب مهمتر و بنیادیتر از دو موضوع یادشده بخصوص برای سرنوشت سیاسی پرابهام افغانستان باشد.
نقش ترکیه در دوره جمهوریت و طالبان
روابط ترکیه و افغانستان از گذشتههای دور همیشه مثبت و همدلانه بوده است. مردم ترکیه هنوز به مزار افغانستانیهایی که در جنگ مشهور چناققلعه تحت فرماندهی مصطفی کمال اتاترک برای دفاع از ملت ترک جان باخته اند احترام میگذارند. سیاستمداران افغانستان و ترکیه هنوز از مناسبات نیک امان الله خان و کمال اتاترک یاد میکنند که روزگاری هر دو رویای نوسازی و توسعه دو کشور را در سر داشتند که یکی موفق شد و دیگری ناکام ماند.
در بیست سال گذشته نیز ترکیه هم در قالب سازمان ناتو در بخش نظامی و هم به صورت مستقل در بخشهای اقتصادی و علمی و فرهنگی نقش مثبت در افغانستان داشته است. اما مهمترین هدف ترکیه از حمایتهای نظامی، اقتصادی و علمی از افغانستان در طی بیست سال گذشته معطوف به امر سیاسی بوده است.
از زمانی که قدرت در ترکیه در دست حزب «عدالت و توسعه» به رهبری رجب طیب اردوغان قرار گرفت، داوود احمداغلو وزیر خارجه و نخست وزیر وقت این کشور و از رهبران حزب عدالت و توسعه دکترین سیاست خارجی ترکیه تحت زعامت اردوغان را تدوین کرد که دارای چندین اصل مهم بود. مهمترین اصلی که در این دکترین آمده است نقش میانجیگرانه ترکیه در قضایای بین المللی و منطقهای است. از همین رو ترکیه در طی سالهای گذشته در قضایای بین اسرائیل و سوریه، فتح و حماس، عراق و سوریه، ایران و غرب و اخیرا قضیه روسیه و اکراین دخیل بوده است.
در همین راستا ترکیه در بیست سال گذشته به خصوص در سالهای اخیر عمر نظام جمهوریت که پروسه صلح افغانستان شتاب بیشتری گرفته بود، بسیار فعال بود. در آخرین روزهای عمر نظام سیاسی پیشین افغانستان و همزمان با تحولات گفتگوهای صلح در دوحه، ترکیه بنا بود در قالب روند قلب آسیا یا پروسه استانبول نقش مهمی در قضیه افغانستان بگیرد و احتمال این که توافق مهمی در باره حکومت صلح صورت گیرد قوت گرفته بود. در آستانه این کنفرانس دولت وقت افغانستان برای نخستین بار طرح ایجاد دولت صلح را که جایگزین دولت افغانستان میشد پذیرفته بود. از همین رو دولتهای منطقه که به نحوی از نقش مهم ترکیه در این مقطع نگران بودند به خصوص قطر و ایران تلاش کردند تا این کنفرانس برگزار نشود که چنین شد و یک فرصت مهم برای افغانستان از دست رفت.
اکنون که نظام سیاسی افغانستان به طور کامل در دست گروه طالبان قرار گرفته است بار دیگر ترکیه در تلاش است تا نقش بیشتری در قضایای افغانستان ایفا کند. تلاش ناموفق ترکیه برای به دست گرفتن مدیریت فرودگاه کابل و اخیرا نشستهای نه چندان مهم در این کشور در باره افغانستان و همچنین پناه دادن به رهبران سیاسی دولت پیشین افغانستان و مخالفان طالبان همزمان با حمایتهای تلویحی از گروه طالبان نشانههایی از تلاش این کشور در عرصه سیاسی افغانستان است. هرچند این تلاشها تاکنون ناموفق بوده است و دستاورد مهمی نه برای ترکیه و نه برای افغانستان به ارمغان نیاورده است.
اردوغان و رویای خلافت عثمانی یا قلیچدار اوغلو و رویای آتاترک؟
احتمالا تلاش ترکیه برای نفوذ بیشتر در قضیه افغانستان چه در بیست سال اخیر و چه اکنون که گروه طالبان در افغانستان حاکم است در راستای رویای حزب اسلامگرای عدالت و توسعه تحت رهبری رجب اردوغان مبنی بر احیای خلافت عثمانی قرار دارد. حتی اردوغان به نحوی به حمایت از گروه داعش با هدف واقعیت بخشیدن به این رویای بلندپروازانه متهم شده است.
رویای احیای خلافت عثمانی با الهام از شخصیت اقتدارگرای مصطفی کمال بنیانگذار ترکیه نوین و اخوانیسم، معجونی به نام «اردوغانیسم» را به وجود آورده است که مدتی در ادبیات سیاسی خاورمیانه جا افتاده بود. تعلق خاطر اردوغان به اسلامگرایی او را وادار ساخته است که از هر گروهی که در این میدان بازی میکند استقبال کند و از آن در راستای تداوم قدرت خود استفاده کند. او اکنون تعدادی از شخصیتها و گروههای اسلامی نزدیک به حکومت خود را موظف کرده است تا زمینه مشروعیت بخشیدن به طالبان و احیانا تعدیل این گروه بیپروا را فراهم سازند. روی خوش نشان دادن به طالبان در آغاز بازگشت دوباره به قدرت، استقبال از وزیر خارجه این گروه پیش از اینکه دیگر دولتها این کار را کنند، فراهم کردن چندین نشست در ترکیه و سپردن سفارت افغانستان به این گروه در آنکارا در همین راستا قابل ارزیابی است. اگرچه این اقدامات تاکنون هیچ منفعتی برای ترکیه و اردوغان نداشته است و هزینههایی را نیز بر این کشور تحمیل کرده است که عدم سپردن مدیریت فرودگاه کابل به ترکیه و سپردن آن به قطر نخستین بهای تمایل به گروه طالبان ارزیابی شده است.